به قلم مهدی محمدی در روزنامه دنیای اقتصاد به تاریخ 11 شهریورماه 1404:
انقلاب های صنعتی اول و دوم شکل نمی گرفتند اگر کوره های ککسوز و فرآیندهای جدید، تولید صنعتی فولاد را آغاز نمی کردند، روندی که توانست انقلاب صنعتی سوم و چهارم و دینایی که اکنون می شناسیم را شکل دهد، با تولید صنعتی فولاد آغاز شد، به عبارت دیگر هیچ کشوری صنعتی نشد مگر به واسطه فولاد، اینجا در ایران هم اگرچه روند صنعتی شدن تقریبا از اوایل قرن بیستم میلادی آغاز شد تنها وقتی شتاب گرفت که اولین کارخانه تولید آهن و فولاد یا همان ذوب آهن اصفهان ساخته شد و بعدها به تدریج با تولد کارخانه های دیگر در تکمیل زنجیره فولاد رشد کرد.
صنعت فولاد، فرصتی از دل چالش ها
اصفهان با القاب و نشان های متعددی شناخته می شود اما یکی از مهمترین آنها قلب فولاد کشور است، امروز بنا به آمار کلی ( بدون احتساب کم و زیاد فصلی تولید) تقریبا ۱۲ میلیون تن از انواع محصولات فولادی در اصفهان تولید، فولاد مبارکه اصفهان بیش از ۷ میلیون تن، ذوب آهن سه و ۶/۰ میلیون تن و نزدیک به یک میلیون تن هم توسط دو کارخانه دیگر یکی در کاشان و دیگری در مجاورت شهر اصفهان!
شاید قلب فولاد کشور بودن این شایستگی را به اصفهان بدهد تا اگر بنا به برگزاری همایش یا رویدادی برای بررسی صنعت فولاد باشد، به عنوان اولین گزینه لحاظ شود، این روند سال گذشته با برگزاری اولین همایش ملی فولاد و آهن با موضوع محوریِ توسعه متوازن در صنعت فولاد و آهن آغاز شد و حالا قرار است در تاریخ 12 و 13 شهریورماه جاری، دومین دوره آن همزمان با هفدهمین نمایشگاه متالکسِ اصفهان در اتاق بازرگانی اصفهان اما این بار با موضوع «تاب آوری در زنجیره فولاد» برگزار شود.
اما چرا محور توسعه متوازن صنعت فولاد به تاب آوری در زنجیره فولاد تبدیل شد؟
در سال های گذشته برخی کارشناسان به طور پیوسته پیرامون عدم توازن در توسعه زنجیره فولادِ کشور هشدار داده بودند. آنها با انگشت گذاشتن بر چالش هایی همچون مسائل زیست محیطی، افزایش هزینه های حمل و نقل، کمبود مواد اولیه و چالش معدن کاوی در عمق زیاد و مهمتر از همه کمبودهای عارض بر حوزه انرژی کشور( ایران به ذات کمبود انرژی ندارد) نسبت به تحقق چشم انداز تولید ۵۵ میلیون تن فولاد ابراز تردید کرده بودند.
ولی آنچه در عمل رخ داده، ترکیبی از بدبینی، توسعه نامتوازن و موفقیت های بخشی و پررنگ شدن نقش چالش انرژی به اضافه تشدید رقابت های جهانی و منطقهای میان حداقل ده فولاد ساز بزرگ دنیا بود که پس از چین به عنوان بازیگر بیرقیب صنعت فولاد جهان، به دنبال تصاحب بازارهای کوچک و متوسط منطقه های مختلف از جمله غرب آسیا (خاورمیانه) و شمال آفریقا هستند.
از سوی دیگر نباید فراموش کرد شکاف فناوری میان برخی کشورهای منطقه با ما در حال افزایش است، فناوری برای ساخت انواع پر کاربردتر، مقاومتر و کربن کمتر به همراه ساخت آلیاژهای پیشرفتهتر در کشورهای منطقه پیشرفت کرده و برخی تولیدکنندگان سنتی فولاد در حال گذر از صنعت فولادِ خام پایه هستند، این مهم نیز از دیگر چالش های بزرگی است که صنعت فولاد ایران و به خصوص اصفهان در مقام فولادساز بزرگ کشور را تحتالشعاع قرار داده است.
در این میان باید توجه کرد آنچه توسعه متوازن خوانده می شود دو بخش دارد، یکی سلبی و دیگر ایجابی، در وجه ایجابی تلاش برای توسعه ظرفیت، دانش فنی و دستیابی به فناوری های ساخت فولادهای با ارزش افزوده بالاتر در کنار توسعه حوزه های حمل و نقل و انرژی یک نیاز و البته پارادایم پذیرفته شده در صنعت فولاد کشور است که توسط برخی شرکت ها همچون فولاد مبارکه اصفهان در جوانب مختلف پی گرفته شده،آثار آن را هم می توان در حاشیه سفر اخیر وزیر علوم به اصفهان و بازدید از آزمایشگاه فولاد مبارکه یا شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان مشاهده کرد.
اما در وجه سلبی باید به عدم توسعه در بخش های دیگر اقتصاد کشور اشاره کرد، در حالی ظرفیت تولید فولاد کشور افزایش یافته، تقاضا برای فولاد در کشور رشد نکرده، مکانیسم بورس کالا نتوانسته پاسخگوی بازار واقعی باشد و در بخش هایی به دلالی ها دامن زده است، از همین وجه باید عدم به روز رسانی سامانههای صادراتی، تحریک نشدن تقاضا در بخش فولادهای پیشرفته و قرار گرفتن اقتصاد در شرایطی با میانگین رشد منفی یا پایین طی ۱۴ سال گذشته اشاره کرد که همه در وجه سلبی توسعه متوازن رخ داده اند و باعث عدم تناسب رشد صنعت فولاد با صحنه کلی اقتصاد کشور شدهاند تا جایی که گاه تولید برخی گریدهای فولادی به خودی خود، فاقد توجیه اقتصادی هستند.
بدون دیدگاه