مجتبی مظاهری – کارشناس و فعال صنعت غرفه سازی
به گزارش خبرگزاری تیترکوتاه، پس از پایان جنگ دوازده روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی، که بهعنوان یکی از پرتنشترین درگیریهای مستقیم سالهای اخیر شناخته شد، تبعات آن در عرصههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی قابل مشاهده است. یکی از نخستین قربانیان این شرایط، صنعت نمایشگاهی کشور است که در هفتههای اخیر بهطور کامل دچار وقفه و سکوت شدهاست؛ اتفاقی که آثار آن بیش از آنکه مقطعی یا نمادین باشد، ریشهدار و زیانبار است.
برگزاری نمایشگاهها در ایران، بهویژه طی سالهای اخیر، به یکی از ابزارهای راهبردی توسعه اقتصادی، معرفی توانمندیهای داخلی، تقویت صادرات، تعاملات منطقهای و همچنین ارتباط مؤثر میان دولت، تولیدکنندگان و مصرفکنندگان تبدیل شده بود. اما اکنون در پی تبعات ناشی از درگیریهای اخیر، بسیاری از نمایشگاهها لغو یا به حالت تعلیق درآمدهاند؛ برخی به دلیل نگرانیهایی که وجود دارد و عدم تمایل برای حضور مخاطبان و مشارکتکنندگان و برخی دیگر بهخاطر انصراف شرکتکنندگان خارجی و داخلی مواجه شدهاند.
نمیتوان انکار کرد که تداوم این وضعیت، آسیبهایی جدی و دامنهدار به صنایع مختلف وارد خواهد کرد. تولیدکنندگان داخلی، به ویژه آنها که در حوزههای صنعتی، دارویی، خودرویی، ساختمانی یا صادراتمحور فعالاند، فرصتهای طلایی معرفی محصولات جدید، ایجاد بازارهای تازه و جذب سرمایه را از دست دادهاند. استارتاپها و کسب و کارهای نوآور نیز که نمایشگاهها را بستری برای دیده شدن و ارتباط با سرمایهگذاران میدانستند، اکنون در سکوتی ناخواسته بهسر میبرند. این رکود نمایشگاهی، بهطور طبیعی زنجیره وسیعی از مشاغل وابسته، از غرفهسازان و شرکتهای تبلیغاتی گرفته تا هتلها، حملونقل، خدمات نمایشگاهی و رسانههای تخصصی را نیز دچار مشکلات عدیده کردهاست.
از سوی دیگر، در غیاب نمایشگاهها، مسیر ارتباط مستقیم صنعت با بدنه دولت و نهادهای تصمیمگیر نیز قطع شده و این امر به انباشت مسائل و فاصلهگرفتن سیاستگذاریها از واقعیتهای میدانی منجر میشود. این خلأ، اگر ادامه یابد، میتواند فرسایش جدی در انگیزه فعالان بخش خصوصی ایجاد کرده و اعتماد عمومی به بهبود فضای کسبوکار را خدشهدار سازد.
حال که کشور از شوک اولیه جنگ فاصله گرفته و به مرحله تثبیت نسبی رسیدهاست، ضروریست که بازاندیشی فوری و جدی در خصوص بازگشایی و احیای فعالیتهای نمایشگاهی صورت گیرد. بدیهیست که بازگشت به روال پیشین تنها با اتکا به روشهای سنتی ممکن نیست. باید ساختارهای حمایتی، تضمینهای امنیتی و مدلهای نوین مانند نمایشگاههای ترکیبی (حضوری–مجازی) در دستور کار قرار گیرند. همچنین نقش دولت در ارائه حمایتهای بیمهای، تسهیلگری در بازاریابی بینالمللی و هماهنگی میان نهادهای مسئول، بیش از هر زمان دیگری تعیینکننده خواهد بود.
نمایشگاهها صرفاً رویدادهایی تبلیغاتی یا تشریفاتی نیستند؛ آنها ریههای تنفس صنعت هستند. اگر این مسیر مسدود بماند، نهفقط اقتصاد، بلکه امید و پویایی اجتماعی نیز با خطر خاموشی روبهرو خواهد شد.
در این شرایط، شاید سادهترین و عملیترین راهکار، بازتعریف تقویم نمایشگاهی کشور با تمرکز بر دورههای کوتاهمدت و در حوزههای اولویتدار اقتصادی باشد؛ یعنی نمایشگاههایی محدود، با تمرکز بر صنایع داخلی، در فضاهای امن و با استفاده از ظرفیت نمایشگاههای مجازی برای کاهش نگرانیها.
در این میان، پیشنهاد میشود نهادهای دولتی و اتاقهای بازرگانی بهجای انتظار برای بازگشت شرایط به روال قبلی، فضا را برای برگزاری نمایشگاههای منطقهای یا تخصصی در شهرهای کمریسکتر باز کنند؛ تا زنجیره تولید و فروش بهطور کامل متوقف نشود و فرصت آزمودن مدلهای جدید نیز فراهم شود.
در پایان اما یک واقعیت مهم نباید نادیده گرفته شود؛ برگزارکننده، مشارکتکننده و غرفهساز سه ضلع اصلی چرخه نمایشگاه هستند که اگر با نگاه منفعتمحور صرف و جدا از هم عمل کنند، هیچکدام به هدف مشترکی نمیرسند. اکنون زمان آن رسیده که این سه ضلع به یک تفاهم جمعی برسند؛ تفاهمی که بر مبنای انعطافپذیری، همدلی و نگاه به بقای صنعت است. تخفیفهای هدفمند از سوی برگزارکننده، همکاری در پرداختهای مرحلهای از سوی غرفهساز و بستههای ترغیبی برای مشارکتکنندگان میتواند در کنار هم، جرقهای برای راهاندازی مجدد این موتور اقتصادی باشد. نمایشگاه زمانی برگزار خواهد شد که هر سه طرف، از حاشیهنشینی و انتظار صرف خارج شوند و با تصمیمسازی مشترک، فضا را برای بازگشت اعتماد و فعالیت فراهم کنند.
بدون دیدگاه